احمد بن ابینصر بزنطی کوفیبَزَنْطی، ابوجعفر احمد بن محمد بن ابینصر ۱۵۲-۲۲۱ق/۷۶۹- ۸۳۶م، از عالمان متقدم امامیه در کوفه که در شمار اصحاب امامان کاظم، رضا و جواد (علیهالسّلام) نامبردار است. فهرست مندرجات۱.۱ - خاندان وی ۲ - بزنطی صحابه سه امام ۳ - اساتید بزنطی ۴ - شاگردان وی ۵ - گرایش مذهبی ۶ - علم ائمه در روایات بزنطی ۷ - جایگاه رجالی وی ۸ - روش فقهی بزنطی ۹ - دیدگاه محقق حلی ۱۰ - آثار بزنطی ۱۰.۱ - الجامع ۱۰.۲ - المسائل ۱۰.۳ - النوادر ۱۱ - وفات ۱۲ - فهرست منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منابع ۱ - معرفی اجمالیوابستگی او به قبیله سکون، از شاخه های بزرگ قبیله کِنده یمن، مورد اتفاق است. [۱]
نجاشی، احمد، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهربرجال النجاشی، ج۱، ص۷۵، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۳]
کشّی، محمد، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش ۱۱۰۲، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
شیخ طوسی کنیه او را ابوجعفر و به احتمال ابوعلی نقل کرده و میگوید که به بزنطی شهرت دارد. نام جد اول و دومش بترتیب عَمرو و زید بوده است که برای اختصار، غالباً نام اول را حذف میکنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را میآورند. گاهی نیز از بزنطی با عنوان «ابن ابی نصر» یاد میکنند. درگذشت او به اتفاق آرا در ۲۲۱ بوده است. کلام نجاشی [۹]
نجاشی، احمد، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهربرجال النجاشی، ج۱، ص۷۵، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
در این باره متناقض است که مامقانی و تستری بدان اشاره کردهاند.هرچند سمعانی درباره نسبت بزنطی سخن نگفته است، ولی به تصریح ابن ادریس حلی [۱۲]
حلّی، ابن ادریس، کتاب السرائر، ج۳، ص۵۵۳، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
، منسوب به نام جایی و نام نوعی پارچه نیز هست و ظاهراً معرب «بیزانسی» است. [۱۴]
آقابزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۳۲۲، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱.۱ - خاندان ویاز نظر خاندان او را به نسبت ولاء، سَکونی دانستهاند، اما چنین مینماید که این خاندان در کوفه از خاندانهای معتبر امامی بوده، و از افراد شناخته شده آن پسر عم وی، اسماعیل بن مهران قابل ذکر است [۱۹]
نجاشی، احمد، رجال، ج۱، ص۲۹۰، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۴۰۷ق.
(به تعبیر «کانا منولد تحریف موالی السکون»). در صورت اعتماد بر روایتی در خرائج راوندی، وی سال از امام رضا (علیهالسّلام) جوانتر بوده است. بزنطی به تصریح منابع، در فرصتهایی برای استفاده از ائمه (علیهالسّلام)، نزد ایشان میشتافت. همچنین در خلال برخی روایات، از چندی اقامت او در قادسیه، در حدود سال ۲۰۰ق سخن آمده است [۲۲]
حمیری، عبدالله، قربالاسناد، ج۱، ص۱۶۶، تهران، مکتبة نینویالحدیثه.
[۲۳]
کشی، محمد، معرفة الرجال، ج۲، ص۸۵۲-۸۵۳، اختیار شیخطوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۳۴۸ش.
۲ - بزنطی صحابه سه امامبَزَنطی، احمد بن محمّد، صحابی امام هفتم و هشتم و نهم و از محدثان و فقهای برجسته شیعه در روزگار خود و نیز از اصحاب اجماع بود. یقیناً او از اصحاب مورد توجه و محترم حضرت موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا و محمد بن علی الجواد ـ علیهمالسلام ـ است. [۲۴]
نجاشی، احمد، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهربرجال النجاشی، ج۱، ص۷۵، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۲۵]
شیخ طوسی، محمد، ج۱، ص۳۶، الفهرست، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد ۱۳۵۱ ش.
[۲۶]
کشّی، محمد، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش ۱۱۰۲، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۲۷]
کشّی، محمد، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش ۱۰۹۹، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۲۸]
کشّی، محمد، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش ۱۱۰۰، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
۳ - اساتید بزنطیدر میان منابع رجالی، تنها برخی به صحبت بزنطی با امامجواد (علیهالسّلام) نیز اشاره کردهاند. [۳۱]
شیخطوسی، محمد، الغیبة، ج۱، ص۳۶۶، به کوشش عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، قم، ۴۱۱ق.
در معجم رجال الحدیث ابوالقاسم خوئی، [۳۴]
خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۶۲۴ـ۶۲۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
افزون بر ائمه (علیهالسّلام)، بزنطی از شیوخی از اصحاب ائمه (ع) نیز دانش آموخته است که از شمار آنان میتوان کسانی چون عبدالله بن سنان، حماد بن عثمان، جمیل بن دراج، ابان بن عثمان و عاصم بن حمید را برشمرد.۴ - شاگردان ویدر فهرست شاگردان و راویان او نیز نام شخصیتهایی برجسته چون ابراهیم بن هاشم قمی، حسین بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی، حسن بن محبوب و علی بن مهزیار دیده میشود. در شمار شاگردان او همچنین باید به محمد بن عیسی بن عبید یقطینی اشاره کرد که به گفته خود در ۱۰ق/۲۵م از وی دانش آموخته بوده است. ۵ - گرایش مذهبیاز نظر گرایش مذهبی، به گفته منابع وی پس از درگذشت امام کاظم (علیهالسّلام)، نخست در شمار قائلان به وقف قرار داشت، اما در پی مکاتبهای با امام رضا (علیهالسّلام)، به امامت آن حضرت باور آورد. [۳۸]
حمیری، عبدالله، قربالاسناد، ج۱، ص۱۵۲، تهران، مکتبة نینویالحدیثه.
[۳۹]
ابنبابویه، محمد، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۱۳، نجف، ۳۹۰ق/۹۷۰م.
در این باره شیخ طوسی در کتاب الغیبه [۴۱]
محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ج۱، ص۴۷، نجف.
و قطب راوندی در خرائج و مجلسی در بحار سخن گفتهاند. از آن پس، نام او در کنار رجالی چون هشام بن سالم و صفوان بن یحیی جای گرفته است که از نخستین مروجان گرایش قطعیه در کوفه بودهاند و بر پایه آنچه علی بن احمد علوی، مؤلف واقفی کتاب نصرة الواقفه نمایانده، وی مؤثرترین فرد در ترویج گرایش قطعی بوده است. در پیجویی گرایشهای درونی قطعیه نیز باید گفت: پس از درگذشت هشام بن سالم، شخصیتی که میتوان او را به عنوان نماینده مکتب هشام بن سالم در دفاع از مواضع اصولی آن به شمار آورد، بزنطی است که به نقد دیدگاههای اساسی مکتب هشام بن حکم در باب دانش امام و منابع دانش فقهی ائمه همت گمارده است. [۴۶]
پاکتچی، احمد، «گرایشهای فقه امامیه در سده دوم و سومهجری»، ج۱، ص۱۵، نامة فرهنگستانعلوم، ۳۷۵ش، شم.
۶ - علم ائمه در روایات بزنطیدر باب علم ائمه (علیهالسلام) روایات متعددی به نقل از بزنطی در منابع روایی امامیه، همچون کافی کلینی، قرب الاسنادحمیری، بصائر الدرجات صفار و کتاب الاختصاص به ثبت رسیده است، اما در این میان، یک روایت با وجود کوتاهی سخن، از درخششی خاص در تبیین مواضع مکتب هشام بن سالم برخوردار است؛ بر پایه این روایت که بر نقل مستقیم بزنطی از امام رضا (علیهالسّلام) استوار است، ایمان هیچ بندهای کمال نمییابد، مگر آنکه بشناسد آنچه برای نخستینِ ایشان ائمه (علیهالسّلام) است، برای آخرین ایشان نیز همان است و ایشان در حجت و طاعت و حلال و حرام با یکدیگر برابرند. [۴۷]
حمیری، عبدالله، قربالاسناد، ج۱، ص۱۵۳، تهران، مکتبة نینویالحدیثه.
[۵۰]
صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۰۰، تهران، ۴۰۴ق.
۷ - جایگاه رجالی ویاز نظر جایگاه رجالی، در منابع امامیه بر اعتبار بزنطی تاکید شده، شیخ طوسی او را توثیق کرده، و نجاشی او را نزد امام رضا و جواد (علیهالسّلام) «عظیمالمنزلة» دانسته است. همچنین باید افزود که وی را در شمار اصحاب اجماع آوردهاند. [۵۳]
کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار شیخطوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۳۴۸ش.
گفتنی است: قرار گرفتن بزنطی در سلسله اسناد حدیثی در سیره نبوی، موجب گشته تا شخصیت او در آثار رجالی اهل سنت نیز مورد بررسی قرار گیرد و ظاهراً به سبب مذهب، با نقد روبهرو گردد. [۵۴]
عقیلی، محمد، کتابالضعفاء الکبیر، ج۱، ص۳۸، به کوشش عبدالمعطیامین قلعجی، بیروت، ۴۰۴ق/۹۸۴م.
۸ - روش فقهی بزنطیدر سخن از روشهای فقهی، نخست باید به مبحث حدیثینِ مختلفین اشاره نمود که از دغدغههای فکری بزنطی بوده، و این امر به طور گسترده در روایات بازمانده از او بازتاب یافته است؛ به خصوص در این باره باید به نامهای اشاره کرد که بزنطی خطاب به امام رضا (علیهالسّلام) نوشته بوده، و در آن ضمن ابراز نگرانی خود نسبت به اختلاف اقوال فقهی از ائمه (علیهمالسلام)، بر جایگاه تقیه در تفسیر این اختلاف تاکید داشته است. [۵۷]
حمیری، عبدالله، قربالاسناد، ج۱، ص۱۵۲، تهران، مکتبة نینویالحدیثه.
در گفتوگو از مبحث اجتهاد و استنباط، باید گفت تاییداندیشة القاء اصول و تفریع فقیهان که از سوی هشام بن سالم مورد تاکید قرار داشته، در آموزشهای فقهی احمد بن محمد بزنطی نیز مطرح بوده است؛ چنانکه وی در کتاب جامع خود، روایاتی با همین مضمون را به نقل از هشام بن سالم و نیز به نقل مستقیم خود از امام رضا (علیهالسّلام) ثبت نموده بود. [۵۸]
ابنادریس، محمد، السرائر، ج۱، ص۴۷۷، به نقل از جامع بزنطی، تهران، ۲۷۰ق.
۹ - دیدگاه محقق حلیمحققحلی در سده۷ق، از بزنطی به عنوان یکی از فقیهان متقدم امامیه یاد کرده که نقش او در گسترش دانش فقه تا عصر وی همچنان مورد توجه بوده است. [۵۹]
محققحلی، جعفر، المعتبر، ج۱، ص۷، چسنگی، ۳۱۸ق.
[۶۰]
ابنادریس، محمد، السرائر، ج۱، ص۲۱۳، تهران، ۲۷۰ق.
[۶۱]
علامه حلی، حسن، مختلفالشیعة، ج۱، ص۱۰۴، تهران، ۳۲۴ق.
تایید یادکرد محققحلی، در این واقعیت تاریخی دیده میشود که شماری از آثار فقهی بزنطی همچنان تا عصر وی باقی بوده، و در محافل امامیه تداول داشته است. در حال حاضر، افزون بر گزیدهها و اقتباسات بر جای مانده از اثر یاد شده وی، میتوان انبوهی از روایات فقهی او را در کتب اربعه امامیه باز جست.۱۰ - آثار بزنطیدر میان آثار او آنچه دارای اهمیت فقهی بوده، اینهاست: ۱۰.۱ - الجامعالجامع. در فهرستهای ارائه شده از آثار بزنطی، الجامع در صدر قرار دارد و این نوشته، چنانکه بر پایه دانستهها از جامعهای آن عصر بر میآید، در بردارنده مجموعهای گسترده از اخبار در زمینههای گوناگون معارف دینی، به ویژه فقه بوده است. نسخههایی از این اثر تا سده ۷ق هنوز باقی بوده است، به طوری که میتوان برگرفتهها و نقل قولهایی از آن را در آثار گوناگون آن سدهها از ابن ادریس و آبی بازیافت. همچنین اقتباسهای ابن طاووس از یکی از آثار بزنطی، ظاهراً باید برگرفته از همین اثر بوده باشد. [۶۸]
ابنادریس، محمد، السرائر، ج۱، ص۴۷۷_ ۴۷۸، تهران، ۲۷۰ق.
[۷۰]
ابنطاووس، علی، محاسبة النفس، ج۱، ص۳۷_ ۳۸، تهران، ۳۱۸ق.
۱۰.۲ - المسائلالمسائل. ابن ندیم در فهرست خود، از این اثر یاد کرده، و عنوان آن در رساله ابوغالب زراری به شکل گویاتر مسائل الرضا (علیهالسّلام) ضبط شده است. در گزارش ابوغالب، محمد بن حسین بن ابیالخطاب به عنوان راوی کتاب معرفی شده است. گفتنی است نسخهای مشتمل بر مجموعهای از احادیث فقهی به صورت پرسش و پاسخ میان بزنطی و امام رضا (علیهالسّلام) به روایت عبدالله بن جعفر حمیری نیز وجود داشته که امکان یکی بودن آن با کتاب المسائل وجود دارد. این نسخه به عنوان بخشی از قربالاسناد حمیری بر جای مانده، و در بخش مربوط به امام رضا (علیهالسّلام) از این کتاب، درج گردیده است. [۷۳]
حمیری، عبدالله، قربالاسناد، ج۱، ص۱۵۱_ ۱۷۳، تهران، مکتبة نینویالحدیثه.
۱۰.۳ - النوادرالنوادر. شیخ طوسی در فهرست خود به اثری با این عنوان از بزنطی اشاره کرده، و یحیی بن زکریا بن شیبان را به عنوان راوی آن معرفی نموده است. همچنین نجاشی در فهرست آثار بزنطی، از دو کتاب متفاوت با عنوان نوادر یاد کرده که نخستینِ آن دو به روایت یحیی بن زکریا بوده است. نسخههایی از این اثر تا سده ۶ق همچنان بر جای بوده، و ابن ادریس در مستطرفات سرائر، گزیدههایی از روایات آن را ضبط کرده است. [۷۸]
ابنادریس، محمد، السرائر، ج۱، ص۴۷۲-۴۷۵، تهران، ۲۷۰ق.
گفتنی است که نسخه یا نسخههایی از آثار فقهی- روایی بزنطی در اختیار ابن بابویه قرار داشته، و در جای جای من لایحضره الفقیه مورد استفاده او قرار گرفته است، [۷۹]
ابنبابویه، محمد، «مشیخة الفقیه»، ج۱، ص۱۸، همراهج منلایحضرهالفقیه، به کوشش حسن موسویخرسان، نجف، ۳۷۶ق/۹۵۷م.
اما وی در سخن از این منابع تصریحی به عنوان آثار مورد استفاده خود نداشته است.۱۱ - وفاتچون وفات او در ۲۲۱ و یک سال پس از رحلت امام جواد (علیهالسلام) است، محضر امام هادی را درک نکرده و از اصحاب ایشان شمرده نشده است. ۱۲ - فهرست منابع(۱) آبی، حسن، کشفالرموز، قم، ۴۰۸ق. (۲) ابنادریس، محمد، السرائر، تهران، ۲۷۰ق. (۳) ابنبابویه، محمد، عیوناخبار الرضا ع، نجف، ۳۹۰ق/۹۷۰م. (۴) ابنبابویه، محمد، «مشیخة الفقیه»، همراهج منلایحضرهالفقیه، بهکوششحسنموسویخرسان، نجف، ۳۷۶ق/۹۵۷م. (۵) ابنحجر عسقلانی، احمد، لسانالمیزان، حیدرآباد دکن، ۳۲۹-۳۳۱ق. (۶) ابنطاووس، علی، محاسبة النفس، تهران، ۳۱۸ق. (۷) ابنندیم، الفهرست. (۸) ابوغالبزراری، احمد، رسالة فیآلاعین، بهکوششمحمد علیابطحی، اصفهان، ۳۹۹ق. (۹) مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، بهکوششعلیاکبر غفاری، قم، منشوراتجماعة المدرسین. (۱۰) اردبیلی، محمد، جامعالرواة، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م. (۱۱) برقی، احمد، «رجال»، همراهرجالابنداوود، بهکوششجلالالدینمحدثارموی، تهران، ۳۴۲ش. (۱۲) پاکتچی، احمد، «گرایشهایفقهامامیهدر سدة دومو سومهجری»، نامة فرهنگستانعلوم، ۳۷۵ش، شم. (۱۳) تستری، محمد تقی، قاموسالرجال، قم، ۴۱۰ق. (۱۴) حمیری، عبدالله، قربالاسناد، تهران، مکتبة نینویالحدیثه. (۱۵) خویی، ابوالقاسم، معجمالرجال، نجف، ۳۹۸ق/۹۷۸م. (۱۶) ذهبی، محمد، میزانالاعتدال، بهکوششعلیمحمد بجاوی، قاهره، ۳۸۲ق/۹۶۳م. (۱۷) راوندی، سعید، الخرائجو الجرائح، قم، ۴۰۹ق. (۱۸) شهید اول، محمد، غایة المراد، بهکوششرضا مختاری، قم، ۴۱۴ق. (۱۹) شیخطوسی، محمد، رجال، بهکوششمحمدصادقآلبحرالعلوم، نجف، ۳۸۱ق/۹۶۱م. (۲۰) شیخطوسی، محمد، الغیبة، بهکوششعباداللهطهرانیو علیاحمد ناصح، قم، ۴۱۱ق. (۲۱) شیخطوسی، محمد، الفهرست، بهکوششمحمد صادقآلبحرالعلوم، نجف، ۳۸۰ق. (۲۲) صفار، محمد، بصائر الدرجات، تهران، ۴۰۴ق. (۲۳) عقیلی، محمد، کتابالضعفاء الکبیر، بهکوشش عبدالمعطیامینقلعجی، بیروت، ۴۰۴ق/۹۸۴م. (۲۴) علامة حلی، حسن، مختلفالشیعة، تهران، ۳۲۴ق. (۲۵) کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار شیخطوسی، بهکوششحسنمصطفوی، مشهد، ۳۴۸ش. (۲۶) کلینی، محمد، الکافی، بهکوششعلیاکبر غفاری، تهران، ۳۷۷ق. (۲۷) محققحلی، جعفر، المعتبر، چسنگی، ۳۱۸ق. (۲۸) نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۴۰۷ق. ۱۳ - پانویس۱۴ - منابعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوجعفر احمد بن محمد بزنطی»، شماره۴۸۴۷. دانشنامه جهان اسلام، بن یاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بزنطی»، شماره۱۲۹۲. ردههای این صفحه : اصحاب اجماع | اصحاب امام جواد | اصحاب امام رضا | اصحاب امام کاظم | راویان از امام رضا | راویان حدیث | رجال | محدثین شیعه | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|